[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]
با یک شاخه گل به انتظارت نشسته ام آقا
 
اگر نیاید

دستش از گل ،چشمش از خورشید سنگین خواهد آمد

بسته بار گیسوان از نافه ی چین خواهد آمد

 

باز رسم سامری راساحری آموز نازش

تا دوباره از که بستاند دل ودین خواهد آمد

 

باهمان آنی،که پنداری خود از روز نخستین

شعر گفتن را به حافظ داده تلقین خواهد آمد

 

بی گمان از آینه،جشن غرور آمیز حسنش

راه دوری تامن این تصویرغمگین خواهد آمد

 

عشق گاهی زندگی ساز است وگاهی زندگی سوز

تا پریزاد من از بهر کدامین خواهدآمد

 

ای دل من، سر مزن برسینه این سان نا شکیبا

لحظه ای دیوانه جان،آرام بنشین،خواهد آمد

 

خواهد آمد ، خواهدآمد ، خواهدآمد

باز سقف آسمان امروز پایین خواهدآمد

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 90/8/2:: 3:33 عصر     |     () نظر